کد مطلب:210786 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:133

وصیت حضرت صادق
یا بنی اقبل وصیتی - و احفظ مقالتی - فانك ان حفظها تعش سعیدا و تمت حمیدا یا بنی ان من اقنع استغنی و من مد عینیه الی ما فی ید غیره مات فقیرا و من لم یرض بما قسمه الله له اتهم الله فی قضائه و من استصغر زلة نفسه استكبر زلة غیره یا بنی من كشف حجاب غیره انكشف عورته و من سل سیف البغی قتل به و من احتفر لاخیه بئرا سقط فیها و من داخل السفهاء حقر و من خالط العلماء وقر و من دخل مداخل السوء اتهم. یا بنی قل الحق لك او علیك و ایاك و النمیمة فانها تزرع الشحناء فی قلوب الرجال. یا بنی اذا طلبت الجود فعلیك بمعادنه فان للجود معادن و للمعادن اصولا و للاصول فروعا و للفروع ثمرا و لا یطیب ثمر الا بفرع و لا اصل ثابت الا بمعدن طیب یا بنی اذا زرت فزر الاخیار و لا تزر الاشرار فانهم صخرة صماء لا ینفجر ماؤها و شجرة لا یخضر ورقها و ارض لا یظهر عشبها [1] .

ای فرزند دلبندم وصیت مرا گوش كن و در خاطر بسپار كه اگر آن عملا حفظ كردی سعادتمند خواهی بود.

ای پسر عزیزم مردم قانع بی نیاز هستند و آنها كه چشم به دست دیگران می افكنند در فقر و ذلت خواهند مرد كسی كه به قسمت خود راضی نشد در قضاء الهی متهم است كسی كه نتوانست نفس خود را در اختیار بگیرد اسیر دیگران می شود ای فرزند كسی كه حجاب دیگری را بدرد پرده ناموسش دریده خواهد شد كسی كه شمشیر عداوت بكشد به آن كشته می شود كسی كه چاهی در راه برادرش بكند در آن خواهد افتاد - اگر در حوزه سفها شركت كنی محقور و زبون خواهی شد و اگر گوشه نشین محضر علما شوی باوقار و محترم می گردی ای فرزندم حق را بگوی خواه بر تو یا علیه تو باشد - از نمامی و دو به هم زنی دوری كن كه ریشه فساد و كینه تو را در دل مردم می پروراند - هرگاه خواستی بخششی كنی به معدن آن دست انداز زیرا جود معادن دارد و آن معادن اصول و فروعی دارد و شاخه های آن میوه هائی بار می آورد



[ صفحه 274]



لذت در آن میوه است و میوه از شاخ است و شاخ از اصله است و اصله از ریشه است و ریشه معدن جود و كرم است.

هرگاه خواستی كسی را زیارت كنی به دیدار اخیار برو و از دیدار اشرار حذر كن كه آنها سنگ سختی هستند و آب از خلال آنها نمی گذرد آنها درخت بی بری هستند و زمین شوره زاری از آنها حذر و دوری كن.

پس از این وصیت اصحاب خود را مخاطب قرار داد به هر یك وصیتی می فرماید - به عبدالله ابن جندب درباره اخلاق و زندگی زناشوئی، به عبدالله نجاشی درباره فقه و روایات، به زید شحام درباره شیعیان و دوستان - به مؤمن الطاق درباره ریا و شیبه - به حمران بن اعین در توحید - به مفضل بن عمر در تقوی و پارسائی به جمیل بن دراج درباره ی همنشین - به معلی بن خنیس درباره سفر و حضر - به سفیان ثوری درباره صدق و راستی و پرهیز از دروغ و حسد - به عنوان بصری درباره بركت و عبادت و به همین ترتیب هر كس آمده وصیتی فرمود كه به راستی سرمشق سعادت دنیا و آخرت است.

امام جعفر صادق علیه السلام در چند موضوع تأكید فرموده و در وصایای خود سخن از آن رانده شكر نعم پروردگار - معاشرت خوب - مصاحب عاقل در سفر - همسایه خوب - قبول نصایح مشاورت در كار - تزیید برادران دینی - گذشت و كظم غیظ - حفظ حقوق برادران ایمانی - مواساة بین برادران - بر و احسان برادران - راستی و گفتار و اداء امانات مخصوصا در حدیث كه هر یك در جای خود درج شده است. [2] .


[1] نورالابصار - تذكرة الاولياء ابونعيم ص 135 ج 3 حيات الصادق (ع) ص 40 ج 2.

[2] حيات الصادق سبيتي - و حيات الصادق محمدحسين المظفر در جلد 3 مراجعه شود.